سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صوفی نامه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

این اساتید . . .

فرض کن با این تصور که حداقل 17 میگیری از سر امتحان بلند بشی ، بعد موقعی که نمرات رو میزنن برات 14 رد کرده باشن!!!

جدا از خیار شوری که به خوردت رفته ، این سوال برات پیش میاد که چرا؟

واقعا چرا؟

این دقیقا سوالی بود که از استاد پرسیدم و گفت برای این که شما هیچ نمره میان ترمی پیش من نداشتی پس همون 14 برگت رو برات رد کردم!

حالا جدا از اینکه این استاد عزیز و . . . ما به هیچ عنوان نه سر کلاس درس داده ، نه پروژه بمون داده و نه امتحان میان ترم گرفته  و بهمون گفته بود فقط حضور سر کلاس به عنوان نمره میان ترم محسوب میشه و هرکس تمام جلسات حاضر باشه 5 نمره رو خواهد گرفت و ما (مثل دوران مدرسه که معلم میگفت هرکی دست به سینه بشینه اول از همه میره و آخرش هم همه با هم میرفتیم و هر روز این داستان تکرار میشد!!!) هم مثل بز! هر جلسه با اینکه ایشون عملا و علنا هیچ چیز تدریس نمیکرد میرفتیم سر کلاس!

وبعد از کلی اعتراض و رفتن به کمیته امتحانات و . . . آخرش همون 14 دستمون رو گرفت که نمره روی برگه بود از 15 نمره! و مسئول کمیته امتحانات گفت برو خدا رو شکر کن امتحان تستی بوده و طبق کلید تصحیح شده وگرنه با این گیر سه پیچی که تو به استاد دادی اگه امتحان تشریحی بود قطعا با دلایلی کاملا بنی اسرائیلی از جوابات غلط میگرفت و مینداختت! و منم از خیر نمره بالای این درس مثل تمام چیزایی که تو این دنیا چون زور نداری باید از خیرش بگذری ، گذشتم!!

این همه مقدمه گفتم که بیام تیکه هایی که سر کلاس به اساتید گرام انداختیم ( خودم و دوستان گرامی ) رو براتون بذارم تا دلم خنک بشه!!!


* از کلاس 32 نفری شما ، فقط 5 نفر قبول میشن!

- استاد جدی 5 نفر میتونن قبول بشن؟

* تو که رسما قبول نمیشی!

- خدا رو شکر! گفتم اگه قراره قبول بشم برم حذف کنم!!!


* کسی میدونه چرا اسم قاره آمریکا رو آمریکا گذاشتن؟

- استاد لابد اسم دوست دختر کریستف کلمب آمریکا بوده خواسته خودشو لوس کنه اسم قاره رو گذاشته آمریکا!!


- (یکی از بچه ها) استاد امتحان از جزوه و کتاب میاد؟!

- (من) پ نه پ از کیهان کودکان هم چندتا سوال میاره استاد!!


- استاد اگه خدایی نکرده اینا تو امتحان بیان چند نمره دارن؟!!


- (رو به استاد فیزیک) بابا این درس که به کار ما نمیاد! مثلا همینا (اشاره به دخترای کلاس) عمرا موقع قرمه سبزی درست کردن ظرفیت گرمایی آب رو در نظر بگیرن!


- استاد به فکر تقلب های ما هم باش اینقدر مسائل رو کش نده!!( لازم به ذکر است سر امتحان میان ترم این درس یه برگه A4 تقلب از من کشف شد!!)


- کی ؟ من ؟ من به هفت جدم بخندم که جواب این سوال رو بلد باشم!!


- (بعد از اینکه یکی از بچه ها از برنامه استاد اررور گرفت ) چی؟ از استاد ایراد میگیری؟ ینی میگی استاد با این همه تجربه تو برنامش اررور داره هیچی بارش نی؟ برو از خدا بترس!!!


* واقعا این سیستم آموزش خرابه و تا از خودمون تغیرات رو شروع نکنیم درست نمیشه!

- استاد اگه لازمه با انداختن ما تغیرات رو شروع کنید!


- استاد خدا وکیلی دانشجو به این خوشتیپی ، خوشگلی ، خوش هیکلی و باحالی داشتید تا حالا ؟


- حالا اگه ما این درس رو پاس کنیم ، اینا ( اشاره به دخترای کلاس) تو مهریه شون تخفیف میدن؟!


- (بعد از این که استاد دو بار تخته رو پر و خالی کرد برای حل یه مسئله) میگم استاد اینا که الان گفتی و ما نفهمیدیم تو امتحانم میان؟!


* خب حالا اگه انتگرالمون توابع مثلثاتی داشت چیکار میکنیم ؟

- برگه امتحانی رو میذاریم و در میریم!!



حالا بماند که کارایی هم کردیم که استاد خوشش بیاد! از کندن شاتوت درختای بچه های کشاورزی و بردن برای استاد گرفته ، تا دادن آبنبات چوبی به استاد سر کارگاه برنامه نویسی!

حالا چایی بردن واسه استاد تو آنتراک بین کلاس که عادیه!!





 پ.ن: مدیونید فکر کنید استادی که براش شاتوت بردم بهم داده 20 و حق خودم 14 هم نبوده!!!

پ.ن.ن: بازم مدیونید فکر کنید تمام درسایی که به اساتیدش تیکه انداختم رو افتادم!!



باشد تا رستگار شوید.


شاید حسن تصادف!

امروز صبح تو تاکسی من جلو نشسته بودم و سه تا دختر عقب و در معیت راننده تاکسی عزیز به سمت دانشگاه حرکت میکردیم و راننده گرامی هم در مورد بی تربیت شدن مردم افاضات میفرمود که ییهو یک ماشین سر یه تقاطع به ایشان راه نداد که سبقت بگیره و نمیدونم چی شد که یه 18 چرخ نزدیک بود از رومون رد بشه!!!

حالا جدا از اینکه تقصیر راننده تاکسی بود و اگه اون ماشینه به ما راه میداد ممکن بود کامیون از رو خودش رد بشه ، آقای راننده که تا چند میلی ثانیه پیش داشت از دراز نکردن پا جلوی پدر که مبادا اصاحه ادب بشه صحبت میکرد ، یهو شروع کرد به دادن فحش های خار و مادری که من تا حالا حتی تصور نمیکرم همچین فحش هایی ممکنه اصن وجود داشته باشه!!!

حالا من از اینور میخوام نذارم راننده فحش بده ( بالاخره خانواده عقب نشسته بود!!) از اون ور راننده وسط فحشایی که به طرف میداد دو تا به تو چی مرتیکه الاغ نثار روح پر فتوح من میکرد! اون دخترای بدبخت هم نمیدوستن بخندن ، گریه کنن ، گوشاشون رو بگیرن ، خودشون رو بزنن به اون راه تا اصاحه ادب نشه و ... که خلاصه تو این وضعیت خر تو شیر خدا رو شکر سر دو راهی دانشگاه مسیرمون از اون ماشینه جدا شد و اینبار راننده شروع کرد به من فحش دادن که آغا چرا نذاشتی تمرکز کنم تا خوب بهش فحش بدم!! حالا ما هی مراعات سن طرف رو میکنیم هی طرف بیشتر دری وری میگه! دیگه داشت ضامنم در میرفت که رسیدیم در دانشگاه و طرف یهو انگار یادش اومده بود که اول مسیر داشت در مورد چی حرف میزد که شروع کرد به معذرت خواهی و البته هم زمان فحش دادن به فلانی که تقصیر اون خار .... و عمه ... بود که پیچید تو راه ما! و اگه ما میرفتیم زیر کامیون 5 نفر میمردن و اگه اون میرفت فقط یه نفر میمرد پس بهتر بود به ما راه میداد!!!! و البته هزار بار از من حلالیت طلبید برای شستو شویی که به امواتم داده بود! و منم صد البته حلال کردم!

حالا به ایجا رسیدیم که بگم ، اولا وقتی تو کار ناپسندی پرفکت محسوب میشید ، جلوی چهار نفر نیاید بگید که من فلانم و ... که مثل این راننده تاکسی ما بدجور ضایع میشید و لازم به ذکره تو تاکسی آب قطع بود!!

دوما آقا وقتی یکی میاد وسط جدا کنه ، بهش فحش نده ممکنه بزنه  . . . ت بکنه که البته من از این عرضه ها ندارم!!

سوما من یه سری فحش جدید یاد گرفتم پیام خصوصی بدبد تا براتون بفرستم!!!!!!!!پوزخند

 


 

پ.ن: هزینه هر فحش ، یک بار رفتن تا دم مرگ و شنیدن چندتا فحش متوسط غیر ناموسی از یک راننده تاکسیه!

پ.ن.ن: هیچگونه پارتی بازی قبول نیست و بدون شرایط بالا به کسی فحش های آپ تو دیت یاد نمیدیم!

پ.ن.ن.ن: یه چیز دیگه ، امروز تعرفه اینترنتم تموم میشه و قصد تمدید ندارم تا وقتی امتحاناتم تموم بشه. البته شاید داداشم یا بابام بیان تمدید کنن که اون موقع اینترنت نطلبیده مراده و میام خدمتتتون! پس تا 11 تیر خداحافظ.خدانگهدار

 

باشد تا رستگار شوید.


خودم هم نمی دونم!

شعر طنز ,     نظر

آقا نپرسید چرا که خودمم نمیدونم چرا!!

لابد میپرسید چرا چی؟ خوب معلومه ، چرا من دست از سر این شعر اگر بگذارند بر نمیدارم؟!

خوب راستش جواب شما تو پست « من کی هستم؟ » اومده!!

در ثانی یه کمش هم تقصیر شاعر این شعره(البته درستش شاعران این شعره! چون اینقدر در این وزن شعر سروده شده که کسی یادش نمیاد کی این وزن رو ابداع کرده!!!) که اینقدر سهل ممتنع شده وزن شعرش که صد البته دعای خیر ما شاعران تنبل همیشه پشت سر این نوع شاعرانه!!

وبرسیم به شعر گوگولی مگولی خودم :

 

«چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند»

قیمت مرغ چه زیباست اگر بگذارند

 

جیب بیچاره من این همه بیهوده مگرد

این یه کم ،  پول مباداست اگر بگذارند

 

من از اظهار نظر های حسن دانستم

که پراید چابک و رعناست اگر بگذارند

 

صحبت از نان چه قشنگ است اگر بگذارند

سهمه گرسنه همه دعواست* اگر بگذارند

 

ساقی ار دست دهد یک ، دو سه جامی بزینم

دل ما غرقه ی رویاست اگر بگذارند

 

بعد از افزایش نرخ تخم مرغ فهمیدم

که شکم محشر کبراست اگر بگذارند

 

غضب آلود نگاهم مکنید ای مردم

وزن شعر مال شماهاست اگر بگذارند!

 

 


* :وعده ای که دولتمردان که به مردم میدهند و عمل نمیکنند!!!!!!

پ.ن : وزن شعر مال شماها بود ولی نگذاشتم!!

 

باشد تا رستگار شوید.


دوستش داری؟ بهش بگو!

مرحله اول : پیدایش!

اول باید پیداش کنی!
مهم نیست از کجا! میتونه موقع نذری آوردن در خونه باشه ، میتونه سر کلاس دانشگاه باشه ، میتونه تو یه مرکز خرید باشه ، میتونه موقع برگشتن از نماز جمعه باشه ، یا هر جای دیگه به جز جوب آب!!!

وقتی پیداش کردی اگر حرفه ای نباشی و حرفه ای نباشد ( که در این صورت هر دو تاتون شانس آوردین !) اول به مقدار قابل توجه ای دلتون شور میزنه ، نمیدونید این حس عجیب از کجا اومده ، اصن چی هست این دلشوره خوشایند!!! دلتون اینقدر شور میزنه تا اینکه دوباره اونو ببینی و این دفعه میفهمی دردت چیه! آره خبر مرگت عاشق شدی!!

 

مرحله دوم : سرگردانی

نمیدونی چطور بهش بگی ، چرا اصن باید بش بگی و اگه نگی چی میشه؟ چرا وقتی اونی میبینی یه طوریت میشه و از این جور جفنگیات عاشقانه! پس تصمیم میگیری بش نزدیک بشی!

 

مرحله سوم : آشنایی

یواش یواش میری نزدیکش و ییهووو میگی پخخخخ!!!! نه شوخی کردم اینو امتحان نکنید! باید برید پیشش و چون حرفه ای نیستید یههو برید سر اصل مطلب که دوسش دارید!

خوب اینجا بستگی به مکان آشنایی شرایط متفاوته:

1- اگه تو نماز جمعه باشه که یه راست توسط برادران حراست میرید اونجا که عرب هم نتونست نی بندازه!!!

2-اگه تو مرکز خرید باشه که باید تا در ماشین خودش یا خودتون خریداش رو براش ببرید و احتمالا تا در خونه مشایعتش کنید و اونجا اون به داداشاش میگه بیان دهنتون رو آسفالت کنن!!

3-اگه نذری آورده باشه که ممکنه یههو کاسه آش یا شله زرد رو خیلی تصادفی بریزه روتون!

4-اگه سر کلاس باشه که خیلی راحت با یه جزوه گرفتن کارتون راه میوفته!

5-همون طور که گفتم سعی کنید از تو جوب کسی رو پیدا نکنید وگرنه یه سرنگ آلوده کار هر دوتون رو یه سره میکنه!!

پس بهتره سر کلاس نیمه گم شده رو پیدا کنید و بهش بگید دوسش دارید!!

 

مرحله سوم : جواب

چون تمام مکان های بالا به جز شماره 4 خیلی خطرناکن پس فقط به شماره 4 می پردازیم.

فرض ما اینه که اون هم مثل شما آماتوره پس اول مقدار متنابهی سرخ میشه بعد سیاه و بعد زرد و بعد بنفش و خلاصه بهد از چند دور مرور جعبه مداد رنگی ! احتمالا کیفش رو تو صورتتون میکوبه! فقط باید شانس داشته باشید که طرف لب تاپ با خودش حمل نکنه!!!!

 

مرحله چهام : آخر خط

از اونجایی که من اصولا اعتقادی به پایان خوش ندارم پس شما به هم نمیرسید و در نتیجه دچار یک افسردگی بلند مدت شده و به احتمال زیاد خود کشی میکنید!!!

 

نتیجه: اصن چه معنی داره عاشق بشی که بعدش با کیف بزنن تو صورتت؟!


پ.ن: سادیسمی خودتونین!!

پ.ن.ن: به عمه ی من چه ربطی داره که شما جنبه شکست عشقی ندارید و میخواید خودکشی کنین؟!

پ.ن.ن.ن: اصن برید هرکاری دوست دارید بکنید منو سنه نه!!!!

 

 

 

باشد تا رستگار شوید.