سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صوفی نامه

صفحه خانگی پارسی یار درباره

آموزش کاربردی زیرآب زنی!

 

آموزش درست کردن کباب.

 

با سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی . امروز با آموزش کاربردی زیر آب زنی در خدمت شما هستم!(البته یه کم بد آموزی داره که اونش به من مربوط نمیشه!! دین و گناه انجام دادنش گردن خودتونه!!!)

این کار کاملا شبیه کباب درست کردنه ، پس تقریبا همه میتونن انجامش بدن! اگر شما آقا باشین که حتما کباب درست کردن بلدین پس زیر آب زنی رو با هم یاد میگیریم و اگه خانوم باشین که دو به هم زنی رو خوب بلدین پس کباب درست کردن  و زیر آب زنی رو خیلی راحت یاد میگیرید!!!!

با ما همراه باشین .

 

 

همونطور که گفتم زیر آب زنی شباهت بسیار زیادی به کباب درست کردن داره و همونطور که میدونین ما برای کباب درست کردن به زغال ، سوخت و گوشت احتیاج داریم تا بتونیم یه کباب درست و درمون بخوریم ، پس تو زیر آب زنی ما به یه آدم پاک و از همه جا بی خبر (همون زغال) ، یه رئیس(آتیش) که کاملا به شما اطمینان داره یا اگه نداره با یه کم چرب زبونی (سوخت) اطمینان ایجاد میکنیم! و یه هدف (گوشت کباب) که معمولا گرفتن جای زغال یا آدم از همه جا بی خبره خودمونه داریم!! اگه همه ی  وسائل و مواد اولیه رو داریم پس چرا نشستین؟ قدم به قدم با هم شروع میکنیم :

 

قدم اول :

خلوص نیت! اولین قدم هر کاری خلوص نیته! اگه کار درست و صوابه که باید نیتت پاک باشه و اگه دو دره بازی باشه مثل کاری که قراره آموزش بدم ، که کلا باید چند روزی بی خیال نیت صاف و صوف بشین!!

 

قدم دوم :

اول باید زغال رو آماده کنیم ، به این صورت که میریم پیش آدم از همه جا بی خبر و طرح رفاقت باش میریزیم تا اگه بعدا حرفی زدیم خیال نکنه از روی دشمنی بوده(آره ارواح شیکممون!!!)

 

قدم سوم :

حالا به یه کم آتیش احتیاج داریم ، ولی از اونجا که زغال کارشو خوب بلده و آتو نمیده دست کسی تا آتیش (همون مدیر) بیاد سراغش ، اول باید یه کم سوخت به کار ببریم تا هر وقت آتیش رو فرستادیم سراغ زغال ، حتی اگه خود زغال هم مقاومت کرد(یعنی خودش یا کسی دیگه میخواست رئیس رو قانع کنه که بابا طرف کارش درسته و این وصله ها بهش نمیچسبه) بازم ییهو یه شعله خفن روشن بشه!!

 

قدم چهارم :

همونطور که میدونین شعله بزرگ نشونه ی خاموشی طولانیه ، پس نباید بزاریم شعله خاموش بشه ، که این کار رو با باد زدن ملایم آتیش انجام میدیم(میریم پیش مدیر و خیلی ریز بد طرف رو میگیم طوری که فکر کنه داریم به صلاحش حرف میزنیم!) . البته این وسط شعله ممکنه کوچیک بشه ولی ما نا امید نمیشیم و همچنان به صورت نرم آتیش رو با باد زدن تحریک میکنیم تا به یه شعله متوسط و موندگار برسیم(تو این مرحله طرف اخراج نمیشه ولی مدیر دلش از طرف چرکینه و منتظره فرصته تا یارو رو ناک اوت کنه!!)

 

قدم پنجم :

حالا که خیالمون از بابت آتیش مطمئن شد ، میریم سراغ سیخ کردن گوشت(خواسته هامون رو به مدیر حالی میکنیم ، البته طوری که فکر کنه کاملا دوستانه و منطقیه!!) شاید بپرسین که چرا بعد از درست کردن آتیش میریم سراغ سیخ کردن گوشت؟ جوابش ساده است : چون شاید کباب درست کردن میسر نشه! که میتونه به دلیل عوامل جوی(مثل دوستان فرد ازهمه جا بی خبر) باشه یا عدم توانایی شما تو درست کردن آتیش(مدیر خودش از همه جا بی خبر باشه!!) که در این صورت اگه شما گوشت هارو سیخ کرده باشین ، نا فرم ضایع میشین!!! البته اگه قبل از سیخ کردن گوشتا متوجه شدین نمیشه آتیش روشن کرد ، میتونین از روش های دیگه ی زیر آب زنی . . . ببخشید منظورم پختن گوشت مثل سرخ کردن یا بخار پز کرن استفاده کنید که شاید بعدا روشش رو توضیح دادم!

برگردیم سراغ سیخ کردن گوشت که این کار رو به دو صورت مستقیم یا غیر مستقیم میتونیم انجام بدیم :

 

روش مستقیم : بعد از راه انداختن آتیش خودمون میریم سراغ سیخ کردن گوشت ( شخصا پیش مدیر از خودمون تعریف میکنیم و اهدافمون رو پاک جلوه میدیم!) . البته این روش زیاد توصیه نمیشه ، چون ممکنه سیخ کردن گوشت طول بکشه و شعله خاموش بشه یا اینکه یه عامل خارجی مثل باد یا بارون ( عوامل دوستدار فرد از همه جا بی خبر که خبردار شدن!!) بیاد و بساطمون رو به هم بزنه!! یا اینکه مدیر فکر کنه میخوایم خودمون رو قالبش کنیم! پس میریم سراغ روش بعدی.

 

روش غیر مستقیم : یه نفر رو با وعده ی دادن سهمی از کباب(جبران کردن بعد از رسیدن به صندلی!) میفرستیم تا کباب رو سیخ کنه و خودمون میمونیم بالا سر آتیش!!

 

قدم ششم :

حالا وقتشه که گوشت ها رو بذاریم رو آتیش ولی حتما دقت کنین که قبل از گذاشتن گوشت روی منقل ، باید چند دقیقه آتیش رو به شدت باد بزنیم تا خاکستر روی آتیش رو بپرونیم و همچنین گرمای بیشتری تولید کنیم(رئیس آمادگی ترکوندن طرف رو پیدا کنه!!) . بعد از باد زدن باید گوشت رو روی آتیش بذاریم و اجازه بدیم تا کم کم آتیش(اختلاف بین رئیس و آدم از همه جا بی خبر) گوشت ها کاملا بپزه(ما به هدف برسیم) . البته سه تا نکته این وسط هست که حتما باید رعایت بشه :

  1. هر چند دقیقه یه باد کوچیک به آتیش بزنید ( خودتون دیگه میدونید باید چیکار کنید!!!)
  2. سیخ ها رو مدام زیر و رو کنید تا گوشت ها نسوزن ( اینم میدونین برای چیه!!)
  3. یادتون باشه حتما سهم کسی که گوشتا رو سیخ کرده بدین (وگرنه میره و تعریفایی که به نفعتون کرده پس میگیره! شایدم خودش زیر آبتون رو بزنه!!!)

 

و پایان :

تبریک میگم ، شما بعد از انجام امور بالا ، یا یک کباب لذیذ دارید که نوش جونتون یا یک صندلی مدریت که من به شما قول میدم یکی دیگه با همین روش اون رو ازتون میگیره!!!!!

 

 


 

پ.ن : می دونم آخرش بد تموم شد ولی همون طور که قبلا گفته بودم من اعتقادی به پایان خوش ندارم!! البته اگه اعتقاد هم داشتم ، خدا یه طوری میزد پس گردنتون که به سریال کلید اسرار ایمان بیارید!!

 

باشد تا رستگار شوید.